دربارة دین رسمی قبل از زرتشت اطلاعات بسیار زیادی وجود ندارد، و بین مورخان اختلافاتی دیده می شود. به همین جهت جان بی ناس مورخ مشهور می گوید: شرح و بیان داستان پیدایش مذهب زرتشت کار آسانی نیست ... مآخذ موجود چندان روشن و موثق نیستند.[1] 
ولی آنچه از منابع موجود بدست می آید ایرانیان باستان یکتاپرست بوده و دارای دینی الهی بوده اند، هرچند که شاید تحریف شده باشند. و سرنوشت ادیان دیگر را پیدا کرده باشند. 
ولی آنچه از کتب مقدس مانند تورات، انجیل و قرآن استفاده می شود مردم ایران قبل از پیدایش زرتشت دارای دین مجوس بوده اند. هرجا از دیانت کهن ایران نامی به میان آمده است، به لفظ مجوس اکتفا شده است. 
در قاموس قرآن آمده است که لفظ مجوس فقط یک بار در قرآن
[2] بکار رفته و مراد از آن ایرانیان قدیم می باشد که دین آنان را در کنار یکی از چهار دین مشهور دوران باستان قرار می دهد. گفته می شود که مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدی قرار داشته است.[3] 
یک محقق ایرانی می گوید: در هیچ یک از کتب آسمانی (تورات، انجیل، و قرآن) از کتاب اوستا صریحاً نام برده نشده و هرگاه از مذهب باستانی ایرانیان سخن به میان آمده تنها به نام «مجوس» بسنده کرده اند و این قوم را نمایندة مذهب ایران باستان دانسته اند.
[4] 
قدیمی ترین مدرکی که نامی از مجوس در آن برده شده کتاب ارمیای نبی است.
[5] در منابع مسیحی هم در انجیل متی از چند نفر از مجوسیان یاد شده است.[6] 
بدین ترتیب مجوس در منابع دینی از جمله قرآن و روایات جزو اهل کتاب شمرده شده و در آن روایات تصریح شده که دین مجوس یک دین الهی بوده است. در بعضی از روایات به اسم کتاب مجوس نیز تصریح شده است، آنجا که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ از مجوس سؤال کردند فرمود: آنان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابش را سوزاندند و اسم آن کتاب جاماسب بود و در روایات دیگر اسم مجوس جاماسب و اسم پیغمبرشان اماست آمده است.
[7] 
اما چیزی که هست بسیاری از روی اشتباه زرتشت را پیغمبر مجوس دانسته اند و برای پیغمبر بودن زرتشت از نظر اسلام، آیات و روایاتی که نمونه ای از آنها در بالا آورده شد، دلیل آورده اند، در صورتی که اگر کمی دقت بکنیم خواهیم دید که مجوس غیر از زرتشت است. 
هرچند مسلمانان هم موقعی که ایران را فتح کردند، برای اینکه خون مردم ریخته نشود روی تسامح اسلامی مفهوم لفظ اهل کتاب را تعمیم دادند و با تمام ایرانیان معامله اهل کتاب نمودند. و حتی بعدها بت پرستان اروپا و هند و تبت نیز توانستند به عنوان مجوس در قلمرو اسلامی بسر برند.
[8] 
ولی تطبیق زرتشت با مجوس اشتباه است. و می توان گفت دین قدیم طوائف آریا همان آئین مجوس بوده است. بعدها مانند ادیان دیگر الهی تحریف شده و تعالیم آن با خرافات و موهومات زیادی آمیخته گردیده است. و زرتشت را اگر به عنوان یک حقیقت تاریخی بپذیریم در دوران بعد پیدا شده و در آئین مجوس اصلاحاتی بعمل آورده است. به این معنی زرتشت خود مؤسس دین نبوده، بلکه از نو همان تعالیم مجوس را مطرح ساخته است. 
بعدها مجوسها به چهار فرقه تقسیم شدند: 
فرقه اول کیو مرثیه، فرقه دوم زروانیه، فرقه سوم مسخیه و فرقه چهارم زرتشتیه که به نام زردشت معروف گردیده است. 
بنابراین زرتشتیان فرقه کوچکی از مجوس هستند و این که اکنون مجوسیان را زرتشتی می نامند، به اعتبار نامگذاری کل به اسم جزء است.
[9] 
آنچه که امروز به صورت آئین زرتشت مطرح است همان آیینی نیست که زرتشت پس از اصلاح دین مجوس آنرا مطرح کرد، بلکه به شهادت بسیاری از مورخان، کیش زرتشت در عهد ساسانیان تحریف و تعالیم او با خرافات آمیخته شد. استاد مطهری در این رابطه می فرمایند: به هر حال در این جهت شکی نیست که دین زرتشت در دوره های بعد خصوصاً دورة ساسانی، چه از نظر اصول عقاید و چه از نظر احکام و مقررات به پستی گراییده است.
[10] 
آنچه که امروزه به عنون عقاید و اصول اخلاقی در آیین زرتشت مشاهده می شود، عبارتند: 
1. احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی، و افروخته نگه داشتن آن، و انجام مراسمی خاص در اطراف آن در معابدی به نام آتشکده، مشخصترین ویژگی این آیین است.
[11] 
2. کتاب آسمانی زرتشتیان اوستا نام دارد که به معنای اساس و بنیان و متن است. این کتاب، به خط و زبان اوستایی نوشته شده است که به ایران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوی و سانسکریت همریشه است. 
اوستا 5 بخش دارد: 
1ـ یَشنا (جشن و پرستش) این قسمت معروفترین قسمت اوستاست. 
2ـ ویشپِرَد (همة سروران) مشتمل بر نیایش. 
3. وِندیداد (قانون ضد دیو) دربارة حال و حرام و نجس و پاک. 
4. یَشتها (نیایش سرود و تسبیح). 
5. خرده اوستا (اوستای کوچک) دربارة اعیاد و مراسم مذهبی و تعیین سرودهای آنها.
[12] 
3. در این که زیربنای تعالیم زرتشت چیست «ثنویت» یا (چند خدایی) یا احیاناً «توحید» و یگانه پرستی؟ در این باره نیز میان محققان و صاحبنظران اختلاف وجود دارد. 
پرداختن به همة این اختلافها از عهدة این مقاله خارج است، امّا آنچه مسلّم است، این است که هر یک از بخشهای اوستا منشأ این اختلاف گردیده است که در اوستا عقیده بر تعدد خدایان مبنی بر طبیعت پرستی و سپس ثنویت و دوگانه پرستی و بالاخره وحدت و یکتا پرستی همه جا جلوه گر است.
[13] 
در آیین زرتشت از خدا به عنوان آهورا مزدا نام برده شده که برای خودش 6 دستیار دارد. 
4. در این آیین انتظار سه منجی از نسل زرتشت مطرح است. این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد. 
1ـ هوشیدَر، 1000 سال پس از زرتشت ظهور خواهد کرد. 
2ـ هوشیدَرماه، 2000 سال پس از زرتشت. 
3. سوشیانت، 3000 سال پس از زرتشت که با ظهور او جهان پایان می یابد.
[14] 
5. اصول اخلاقی زرتشت به سه اصل عملی استوار است؛ گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک، که این اصول در بسیاری از آیینها با عبارتهای مختلفی یافت می شود. 
در اسلام خلقت هیچ چیزی به شیطان نسبت داده نمی شود و اساساً شیطان قوه خلاقه ندارد. از نظر اسلام همة اشیاء با دست قدرت خداوند به وجود آمده است. در صورتی که اهریمن در اوستا به صفت آفریننده متصف شده و می تواند علاوه بر دیوها و پریان نامرئی جانداران محسوس و مرئی از قبیل: وزغ، مورچه، مار، عنکبوت، حشرات و گرگ را خلق کند و بیماری و آفت از قبیل: سیل، زلزله، طوفان و باد خطرناک پدید آورد.
[15]
مرگ و سرما و زمستان در دین زرتشت مخلوق اهریمن است. 
اما در دین اسلام خالق مرگ خداست و سرما و زمستان نیز حادثه سودمند و مفیدی می باشد. 
آنچه حاصل شده این است که آئین زرتشت یکی از فِرَق چهارگانه مجوس است، مردم ایران قبل از این آئین بر دین مجوس بوده اند و آئین زرتشت بخاطر خرافاتی که در آن راه یافته با فطرت بشری ناسازگار است، در عین حال امروزه پیروان اندکی دارد. 
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 
1. خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد شهید مطهری. 
2. آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی.
[1] .جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، 1370، ص 450. 
[2].حج/17. 
[3] . اقتباس از مبلغّی آبادانی، عبدالله، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، چاپ اول، 1373، ج 1، ص 368. 
[4] . اقتباسی از تاریخ ادیان و مذهب جهان، همان، ص 398. 
[5] . تورات، باب 39، جمله 13، به نقل از: مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، انتشارات صدرا، چاپ اول، 1375، ص 298. 
[6] . انجیل متی، باب دوم از اول تا آخر، ص 2 و 3، به نقل از اسلام و ایران، همان. 
[7] . حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل کتاب الجهاد، چاپ بیروت، باب 49، حدیث 3 و 5. 
[8] . زرین کوب، دکتر عبدالحسین، کارنامة اسلام، انتشارات امیرکبیر، چاپ نهم، 1382، ص 1، فصل اول. 
[9] . مجله تخصصی کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، ص 61، شمارة 32. 
[10] . مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، انتشارات صدرا، چاپ اول، 1375، ص193. 
[11] . ایزد پناه، مهرداد، دین زرتشت، انتشارات محور، چاپ اول، 1382، ص 101. 
[12] . آشنایی با ادیان بزرگ، همان، ص 64. 
[13] . مجله تخصصی کلام، مؤسسه امام صادق، شماره 33، ص 51. 
[14] . آشنایی با ادیان بزرگ، همان، ص 66. 
[15] . خدمات متقابل اسلام و ایران، همان، ص 94.
سایت اندیشه قم .